امیدو نشاط



سلام و عرض ادب و احترام دارم خدمت مبارک همه دوستان عزیز .اعم از برادران و خواهران دانشمند و نویسنده در فضای وبلاک . فرا رسیدن سال نو را به همه شما تبریک میگویم .امیدوارم امسال که سال 98میباشدسال بسیار پر برکت از مادی و معنوی برای شما باشد . سال سلامتی جسمی و روحی برای همه و شفای همه مریضا باشد . سال همراه با شادی و نشاط و امید و سراسر موفقیت و بهروزی و پیروزی باشد و امیدوارم سال مهربونی هر چه بیشتر و محبت و خوبی باشد .

 

بنده حقیر در خدمت همه دوستان خوب هستم برای شنیدن حرفهای قشنگ و مهرابانانه شما و اماده پاسخگویی به فرمایشات و سوالات عزیزان هستم .

موفق و شادکام باشید الهی .


یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال .

عید از عود گرفته شده و در لغت به معنای بازگشتن است . دگرگونی سال جدید و بازگشت بهار نو و نوروز، عیدهایی چون عید فطر را تداعی می کند . مسلمان روزه دار پس از یک ماه عبادت روزی را که غبار از فطرت توحیدی اش زدوده شده به فطرت توحید بازگشته است، عید می گیرد .

 البته مراتب این بازگشت در افراد گوناگون فرق می کند . دعای تحویل سال هم با جملاتی کوتاه همین مسیر را پیش پای انسان می گشاید . مقلب القلوب و الابصار پروردگار است که قلب ها را به سمت کمال دگرگون می سازد و چشم ها را به سوی خود می دوزد . قلب ها چون کرات دگرگون می شوند; ولی پس از دگرگونی، باید استواری یابند; زیرا در ادعیه وارد شده است: «و ثبت قلوبنا علی دینک; قلب های ما را بر دین خود ثابت بدار .» اگر قلوب دگرگون شدند و سپس بر دین الاهی استوار گردیدند، ابصار نیز چنین می شوند ; زیرا ابصار فرمانبردار قلوبند . شاید از این رو اول قلوب و سپس ابصار ذکر شده است .

 

«یا مدبر اللیل و نهار» لیل و نهار نماد ظلمت و نورند. اگر او شب و روز را تدبیر می کند، ظلمت و نور را هم می آفریند . پس فقط او می تواند چنان تدبیر کند که پرده ظلمت از روی دل کنار رود و نور معرفتش بر آینه قلب بتابد. در آیه دویست و پنجاه و هفتم سوره بقره می فرماید: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و . . . ; خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند; آن ها را از ظلمت ها به سوی نور بیرون می برد .» محول سال و حال او است.

 قرین بودن تحویل سال با تحویل حال نکته ای در خور اهمیت است که کم تر به آن التفات می شود . آن قدر که تحویل سال و رسوم آن خود نمایی می کند، تحویل حال جلوه ای ندارد و در پشت پرده غفلت هیچ انگاشته شده است; راستی چرا در این دعای پر معنا و تنبه بخش، به هنگام تحویل سال، تحویل حال به احسن حال در خواست می شود؟ به نظر می رسد، برای آن است که ابتدا احسن الحال را بفهمیم و سپس در راه تحقق آن گام نهیم؟ تفسیر این احسن الحال را باید در عمق آن دعا یافت که، «اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک; خدایا، بدی حال ما را به خوبی حال خود تغییر ده .» درباره ذات اقدس الاهی، احسن بودن حال بی معنا است; زیرا تفضیل حالی بر حال دیگر، فقدان و وجدان و تبدیل و تبدل می طلبد و ذات اقدس الاهی از آن پیراسته است . برتری حالی بر حال دیگر درباره ما انسان ها کاملا درست می نماید . کمال ما انسان ها در همین است که سوء حال را به حسن حال و حسن حال را به احسن حال تبدیل کنیم . حسن حال الاهی به معنای وجود تمام کمالات به نحو اتم و اکمل در ذات اقدس الاهی است . احسن الحال بودن برای ما یعنی رسیدن به تمام آن کمالات به قدر ظرفیت وجودی مان; زیرا ما حالی احسن و برتر از آن نداریم . تحویل حال به احسن الحال همان تغییر سوء حال انسان به حسن حال الاهی است; و این تغییر وقتی تحقق می یابد که:

۱. از پلیدی گناه رهایی یابیم، زیرا بدترین حال انسان و پست ترین مقام آدم هنگامی است که در باتلاق گناه فرو می رود .

۲. انجام واجبات را چون چراغی فرا راه خود قرار دهیم تا ما را به سوی حسن حال الاهی رهنمون شود.
۳. زنگار صفات پلید را از آینه دل بزداییم تا سوء حال ما به حسن حال نگار تبدیل شود.  از این رو، یکی از اعمال عید نوروز، روزه گرفتن است تا انسان خود را در راستای رسیدن به احسن حال، یعنی وصول به حسن حال الاهی، قرار دهد و به اخلاق الله متخلق سازد.


امام علی بن الحسین (علیه السلام) در باب حق مادر و عظمت و منزلت او می فرماید: «و أما حق اُمّک أن تعلم أنها حملتک حیث لا یتحمل احدُ احدا، و أعطتک من ثمرة قلبها ما لا یعطی احدٌ احدا و وقتک بجمیع جوارحها و لم تبال أن تجوع و تطعمک و تعطش و تسقیک و تعری و تکسوک و تضحی و تهجرک النوم لاجلک و وقتک الحَرّ و البرد لتَ لها فإنّک لا تطیق شکرها الا بعون الله و توفیقه؛ حق مادر بر تو این است که بدانی او تو را حمل نمود، آن گونه که هیچ کس، دیگری را حمل نمی کند؛ و از میوه قلبش به تو داد که احدی به دیگری نمی دهد؛ تو را با جمیع اعضاء و جوارحش در آغوش گرفت و باکی نداشت از این که گرسنه باشد در حالی که تو را می پوشاند و در آفتاب باشد تا تو را در سایه نماید و خواب را به خاطر تو ترک نمود و تو را از سرما و گرما محافظت نمود و تو در برابر این همه خدمت، کجا می توانی شکر گزار او باشی، مگر به کمک و یاری و توفیق پروردگار.


با روی کار آمدن رضا شاه و پس از این که وی پایه های قدرت خود را محکم نمود مبارزه با مذهب و شعائر آن جزو اصول رسمی حکومتی شد.مساله کشف حجاب و ممنوع کردن پوشیدن لباس بومی و حتی ممانعت از برگزاری مراسم مذهبی در این دوره، باعث بروز اولین درگیری های میان مردم و رژیم پهلوی گردید و این رژیم را در اذهان به عنوان رژیمی که نه تنها غیر مذهبی بلکه ضد مذهب است ترسیم نمود.


 

خصوصیات شوهر شایسته

1-دیانت و تقوی:

شوهری كه متدین و با تقوی باشد، حقوق همسرش را حفظ می كند و هیچ گاه در پی هوس های نامشروع نیست، به او احترام می گذارد و از هرگونه ستم دوری می كند. امام باقر(ع) می فرمایند: ” شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت او نهفته است؛ هر كس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید.

2-حسن خلق:

یكی از ویژگی های شوهر شایسته آن است كه از نظراخلاقی مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستی مخلص باشد. حضرت رسول ( ص ) می فرمایند: هرگاه فردی به خواستگاری دخترتان آمد كه از نظر دین و اخلاق شما را راضی می كرد دخترتان را به ازدواج او در آورید.

3-فعّال و تلاشگر:

شوهر باید برای تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خانواده اش كوشش و فعالیت نماید. بدترین شوهر كسی است كه در خانه بنشیند و همسرش را برای تهیه مایحتاج خانه به كار وا دارد.

4-عفّت زبان:

بیان، یكی از عوامل تشكیل دهنده شخصیت است. كسی كه در گفتار با كلمات توهین آمیز و فحش و ناسزا دیگران را بیازارد، عفت زبان ندارد. چنین فردی قبل از هر كس همسرش را مورد حمله قرار می دهد و در برابر هر چیزی كه مطابق میلش نباشد به ناسزاگویی می پردازد. بنابراین، داشتن عفت زبان یكی از خصوصیات یك شوهر شایسته است.

5-سخاوت:

فردی كه خِسّت و بخل را بر خود و دیگران روا دارد، شوهر خوبی نخواهد بود. بخشش و فراهم كردن رفاه و توسعه دادن به زندگی خانواده از طریق مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصیات یك شوهر خوب است. تهیه هدیه و كادو برای همسر از اعمالی است كه یك شوهر شایسته به مناسبت های مختلف انجام می دهد.

6-مهمان نوازی:

مردی كه نان خانه اش را كسی ندیده و درِ منزلش را به روی دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبی نخواهد بود. این مرد باید بداند همسرش كه در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خویشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته، نمی تواند با آنان قطع رابطه كند. بنابراین مهمان نوازی و معاشرت با خویشاوندان از صفات یك شوهر خوب است.

7-آراستگی:

همانطور كه شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد، خودش نیز باید به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت كافی بنماید. خیلی از مردان به وضع ظاهر خود توجه ندارند و همیشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار می گیرند.

8-امین بودن:

مرد باید از هرگونه پنهان كاری یا عدم صداقت با همسرش بری باشد؛ زن، امین او و او، امین زن باشد. در این صورت است كه زندگی، سعادت و خوشبختی را به دنبال خواهد داشت.

9-اصالت و نجابت خانوادگی:

از ویژگی هایی كه در شوهر اهمیت خاص دارد، یكی وراثت و دیگری محیط است كه اصالت خانوادگی هر دو را در بر دارد. بنابراین دختران باید در نظر داشته باشند فردی را به شوهری برگزینند كه از یك خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یك محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.

10-عاقل و خردمند:

یكی از ویژگی های شوهر شایسته، داشتن هوش و ذكاوت كافی و تخصص است. چنین شوهری آموزش لازم برای اشتغال به كسب حلال را دیده؛ و هر اندازه علم و كمالش بیشتر، و هوش و درایتش زیادتر باشد، شایسته تر خواهد بود

 


 

روایتی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) در كتاب بحار‌الانوار نقل شده است كه فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ كَتَمَ ثَلَاثَةً فِی ثَلَاثَةٍ كَتَمَ رِضَاهُ فِی طَاعَتِهِ وَ كَتَمَ سَخَطَهُ فِی مَعْصِیَتِهِ وَ كَتَمَ وَلِیَّهُ فِی خَلْقِهِ فَلَا یَسْتَخِفَّنَّ أَحَدُكُمْ شَیْئاً مِنَ الطَّاعَاتِ فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی فِی أَیِّهَا رِضَى اللَّهِ وَ لَا یَسْتَقِلَّنَّ أَحَدُكُمْ شَیْئاً مِنَ الْمَعَاصِی فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی فِی أَیِّهَا سَخَطُ اللَّهِ وَ لَا یُزْرِیَنَّ أَحَدُكُمْ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی أَیُّهُمْ وَلِیُّ اللَّهِ». یعنی؛

 «همانا خداوند سه چیز را در سه چیز دیگر پنهان نموده است: رضایت و خوشنودى خود را در طاعتش و خشمش را در معصیت و نافرمانى‌اش و ولىّ خود را در میان خلقش پنهان ساخته است، بنابراین مبادا كسى از شما یكى از طاعات را سبك بشمارد زیرا او نمى‌داند كه رضایت و خوشنودى خداوند در كدام طاعت او پنهان است و مبادا یكى از معصیت‌ها را كم بشمارد زیرا او نمى‌داند كه خشم خدا در كدام یك از گناهان نهفته است و مبادا یكى از خلق خدا را بى‌قدر و ارزش ‍ بداند زیرا نمى‌داند كه كدامیك از آنها ولىّ خداوند است


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تعمیرات و خرید و فروش جک پالت بهترین متخصص ارتودنسی شرق تهران ، دکتر فرهاد صدرالدینی خرید سیسمونی از اصفهان معرفي اسکريپت عمو محسن قصه گو ویستا طرح آموزش فیزیک دانلود فیلم علمی تخیلی مرکز مشاوره تحصیلی ایران تحصیل گرافیک رضا